آریاساسول، آزمون عیارسنجیِ متولی محیط زیست
- شناسه خبر: 220
- تاریخ و زمان ارسال: ۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۵
- نویسنده: nayband17news
روزهای گذشته خبری مبنی بر قطع همکاری شرکت پلیمر آریاساسول با اداره کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر و تشنه ماندن جبیرهای نایبند منتشر شد که این شرکت در قالب یادداشتی به تشریح ماجرا پرداخت که در این نوشتار به زوایایی از آن می پردازم.
هر شرکت یا کارخانه و پروژه های خرد و کلان و… هنگام اخذ مجوز از صمت، حسب قانون یکی از دستگاههای استعلام دهنده سازمان حفاظت محیط زیست است که در قالب ارزیابی اثرات زیست محیطی همه زوایای فعالیت شرکت را بررسی و پس از ارزیابی و شناسایی پیامدهای ناگوار زیست محیطی، یا مخالفت می کنند و یا فعالیت شرکت و اخذ مجوز را مشروط به پذیرش و متعهد شدن به اجرای مفاد پیوست محیط زیستی تدوین شده برای آن شرکت می دانند و شرکت با مراجعه به دفتر ثبت اسناد رسمی و پس از تعهد و التزام رسمی نسبت به پایبندی و اجرای مفاد پیوست، اداره صمت مجوز را صادر می کند. هدف از ارزیابی زیست محیطی برای جلوگیری از تخریب محیط زیست و انجام فعالیت به گونه ای که کمترین اثر را بر محیط زیست داشته باشد و متناسب با حجم کارها و اثرات زیست محیطی به جوامع پیرامونی، در پیوست زیست محیطی تکالیف و اقدامات جبرانی را برای شرکت در حوزه های مختلف محیط زیست، منابع طبیعی، سلامت، امنیت، اجتماعی، فرهنگی و… تعیین می شود که اجرای تام و تمام آن الزام آور و اجبار قانونی است و از سوی دیگر استانداردها و قوانین مرتبط با فعالیت سبز صنایع در بخش آب، خاک، هوا، محیط زیست انسانی و طبیعی و… شرکتها و صنایع مکلف و ملزم به رعایت این قوانین هستند و جای منتی بر مردم نیست. افزون بر اینها مسئولیت های اجتماعی صنایع نیز در راستای رفاه و رضایتمندی اجتماعی و ادای دین به جوامع پیرامونی آنهاست که متأسفانه همه تعهدات الزام آور و تکالیف و وظایف قانونی خود را رها کرده و یا کارهایی بسیار سطحی و برای قرار نگرفتن در لیست صنایع آلاینده و فرار از جرایم سنگین(نیم تا یک و نیم درصد فروش) انجام داده اند و فقط چسبیده اند به مسئولیت های اجتماعی که آنهم نه به صورت کامل و جامع بلکه با رویکرد صدقه ای و منتی که عزت و منزلت جوامع پیرامونی را به چالش کشیده و گویی از بخشندگی و کرامت شان است و چه زشت و سخیفانه است این نگاه بالا به پایین به ساکنان مظلوم، محروم و نجیب پیرامون صنعت. آنچه سبب این وضعیت اسفبار و تبعیض و بی عدالتی آشکار شده نه تنها ناشی از نگاه سرمایه ای صنایع است که عدم شناخت مسئولان شهرستانی و استانی و نمایندگان مردم در مجلس و شوراها و… از قوانین مترتب بر فعالیت صنایع و وظایف و تکالیف آنان و همچنین فراموشی رسالت سازمانی ایشان است که صنایع را چنین گستاخ و بی پروا کرده که برای قطره ای از اقیانوس تعهداتشان چنین بر مردم و محیط زیست و زیستمندان منت نهند.
لازم است به مدیرعامل آریاساسول یادآور شوم که آنچه را در یادداشت تان در واکنش به خبر منتشره مبنی بر قطع همکاری تان با محیط زیست منتشر کردید نه تنها دفاعیه نیست بلکه سند مظلومیت محیط زیست و زیستمندان و اثبات حقانیت کنشگران محیط زیستی است.
در بخشی از جوابیه آورده اید: «در حوزه مسئولیتاجتماعی آریاساسول همواره در کنار دیگر مجموعههای صنعت نفت منطقه بوده و با رویکرد توسعه پایدار، همکاری همهجانبه و نزدیکی با سازمان حفاظت محیط زیست در تمامی حوزهها داشته است.»
متأسفانه توسعه پایدار نیز همچون مسئولیت های اجتماعی و استانداردسازی و فعالیت سبز صنایع و… به مسلخ رفته و ریشخند صنایع شده است. از کدام توسعه پایدار سخن می گویید؟ در آموزش و توانمندسازی و بکارگیری جوامع محلی چه کرده اید؟ در ایجاد زیر ساخت های حوزه سلامت و درمان، آموزش و پرورش، فنی و حرفه ای، دانشگاه نفت، فرهنگی، ورزشی، رفاهی و… چه کرده اید؟ شرم آور است که تیم فوتبال سرخ دلان چاه مبارک به عنوان نماینده شهرستان عسلویه در لیگ برتر استان فریاد بی پناهی و بی حمایتی شان در آسمان است و شما نمی شنوید و مدعی تحقق مسئولیت اجتماعی هستید؟ در اشتغال جوانان منطقه چه کارنامه درخشانی دارید؟ شهرستان عسلویه پایتخت اقتصادی و انرژی باشد و خانواده های تحت پوشش کمیته امداد داشته باشد؟ برای رفع محرومیت از سیمای بکرترین و ارزشمندترین منطقه طبیعی ایران چه کرده اید؟ شهرستان عسلویه که از فقر، محرومیت و بیکاری رنج می برد و شما مدعی توسعه پایدار در آن هستید را چه باید گفت؟ نگاه صنعت به پیرامونش نگاه کارگاهی بوده و نه توسعه ای آنهم توسعه پایدار!! خواهشمندم به شعور مردمان شریف، شکیبا و وفادار به نظام در این منطقه بیش از پیش توهین نکنید.
در ادامه بیان داشته اید: «این شرکت در راستای ایفای مسئولیت و تعهدات خود و به صورت داوطلبانه و به منظور صیانت و بهبود وضعیت محیط زیست طبیعی کشور از سال ۱۳۹۴ تاکنون نسبت به برنامه احیای گونه جبیر و زیستگاه آن در پارک ملی نایبند اقدام کرده است…». جناب آقای حیدرزاده، مشهور است که گویند: از طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید!! نایبند و زیستمندانش نیازمند صدقه شما نیستند لطفا قدرالسهم خود در تعهدات و تکالیف خود را بپردازید و یک قلم را جهت یادآوری خدمت تان بگویم که معاون عمرانی وزیر کشور در مصاحبه ۳٠ اردیبهشت سال جاری، مطالبات عوارض آلایندگی استان بوشهر در سال ۱۴٠٠ را حدود ۲٠ هزار میلیارد تومان و میزان عوارض آلایندگی سال گذشته شرکت های حوزه پارس جنوبی را حدود ۵ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است در صورتی که این جریمه آلایندگی است و جدای از تعهدات الزام آور و مسئولیت های اجتماعی است و برای حداقل خدمات بر مردم منت ننهید. شرکت آریاساسول با هزینه کردهای قطره چکانی برای جبیر نایبند نمی تواند داعیه صیانت از این زیستگاه و ذخیرگاه زیستکره داشته باشد، شرکتی که عظیم ترین سازه فلزی هتلی رفاهی و گردشگری را در چند طبقه در پارک ملی دریایی نایبند برپا کرده اید (که در نوشتاری جداگانه بدان خواهم پرداخت) و همه اصول و قواعد و قوانین مناطق حفاظت شده چهارگانه را زیر سئوال برده اید و بعد ادعای صیانت از آن هم داشته باشید! (البته در این فقره مقصر اصلی سازمان حفاظت محیط زیست است و نه شما). نایبند و زیستمندانش را جوامع پیرامونی آن در طول هزاره ها عاشقانه پاسبانی کردند و روزی که صنعت پای در این منطقه نهاد بنیاد محیط زیست را بر باد داد و کار به جایی رسیده که امروز برای نجات جبیر منت گذاری و فخر فروشی می کنید. نایبند و جبیرش را ۵ سال شما با پول تان مدیریت کردید و مردم و کنشگران تا دنیا دنیاست از جان پاسبانی می کنند. کاش قدری روی جامعه شناسی و فرهنگ زیستی مردم جنوب مطالعه می کردید. شما اگر به صیانت از زیستگاه جبیر باور داشتید و اصولا به قوانین و اصول محیط زیست پایبند می بودید جای فعالیت غیر سبز و آلاینده که امروز در لیست صنایع آلاینده قرار گرفته اید، حقوق محیط زیست طبیعی و انسانی را پاس می داشتید. امروز برای قرار گرفتن در لیست آلاینده ناراحتید و آسمان و ریسمان می کنید و… اما این مردم سالهاست که فریاد دادخواهی دارند و نمی شنوید و حق ناراحتی نباید داشته باشند؟ آیا سرمایه و سود شما از جان شهروندان مهمتر است؟ فراموش مان نشده که یوسف صفری، نخبه جوان شهرستان عسلویه و یادداشت انتقادی اش (که تشریح قوانینی بود که با ساخت و ساز در نایبند زیر پا گذاشته می شد) را برنتافتید و از وی شکایت و به دادگاه کشاندید که البته بی گناهی اش بر همگان هویدا بود(که آنهم موضوع یادداشتی جداگانه است). دم خروس آریاساسول در نایبند را با قسم حضرت عباس نمی توان پنهان کرد. کار امروز آریاساسول اثبات حقانیت و مظلومیت یوسف صفری است که کاش متولیان امر بیاموختند که کنشگران آگاهانه و دردمندانه در کنارشان هستند و یاوران خود را رقیب و مدعی نپندارند و پیشنهاد می کنم اداره کل محیط زیست استان در مراسمی از جناب یوسف صفری قدردانی و تقدیر کند و از ظرفیت جامعه کنشگری بهره مند گردد.
شق دیگر ماجرا مسئولان شهرستانی و استانی به ویژه اداره کل حفاظت محیط زیست استان است که هرچند با آمدن جناب مرادزاده رویکرد این اداره کل به حفاظتی و صیانتی تغییر کرده اما فراموش نکنیم که وضعیت موجود در جنوب استان ارمغان عملکرد نادرست و وادادگیِ مدیریتی بر این اداره در گذشته تا امروز است. جدیت و قاطعیت مدیریت جدید اداره کل محیط زیست در برخورد با صنایع آلاینده جای تقدیر دارد و بی شک حمایت کنشگران و سمن های محیط زیستی و جوامع پیرامونی را در بر دارد و قاطعانه از ایشان حمایت می کنیم و امیدواریم این روند تداوم داشته باشد. اندوه مندانه بگویم که مسئولان شهرستان و مدیریت ارشد استان باز هم بازنده شدند. کاش شورای شهرستان عسلویه که تجمع کنشگران محیط زیستی در نایبند در محکوم کردن ساخت و ساز آریاساسول در پارک ملی دریایی نایبند را بر نتافتند و کنشگران را بر هم زنندگان امنیت منطقه خواندند و با بیانیه ای خواستار برخورد با ایشان شدند که در نهایت آن پنج شنبه سیاه نایبند و بازداشت گسترده کنشگران را رقم زد، امروز هم با بیانیه ای این حرکت آریاساسول را محکوم می کردند. مرور آنچه در آن روزها گذشت را به مقال و مجال دیگری می گذارم اما قطع همکاری امروز این شرکت با محیط زیست حاصل وادادگی دیروز است که این توقعات را برای صنایع ایجاد کرده که در قبال کمک های قطره چکانی و صدقه ای باید چشم بر آلایندگی های آنان ببندند و گر چنین نکنند اداره کل را تهدید به قطع همکاری کنند.
آیا جایگاه سازمان محیط زیست باید به چنین روزی رسیده باشد که صنعتی که آلایندگی اش محرز است باید کمک حداقلی اش را وجه المصالحه کرده و گروکشی کند! اگر آن روز جلوی دست اندازی به نایبند گرفته می شد امروز شاهد این رفتار نبودیم.
وقتی سازمان حفاظت محیط زیست در ساختار بیمار مدیریتی کشور، فرمایشی و بی اثر می شود باید انتظار روزهای خرابتر هم داشت. سازمانی که در برابر صاحبان سرمایه و صنایع چنان واداده اند که الزام به اجرای قانون را هم بر نمی تابند و امیدوارم هرچه زودتر شاهد برگشت اقتدار به این سازمان نظارتی و حیاتی باشیم. شرکت آریاساسول در نامه تاریخ دوم. مردادماه به اداره کل محیط زیست استان مبنی بر قطع همکاری با آن اداره، خواستار عودت تجهیزات سرمایه ای آن شرکت شده که نشان از تناقض در ادعا و عملکرد آن شرکت در صیانت از نایبند است اما متولی محیط زیست باید این رفتار را چراغ راه سازد و هر زمان قرار شد با صنایع همکاری کند قرارداد یا تفاهم نامه را به گونه ای تنظیم و امضا کند که شاهد این تحقیرها نباشیم و منزلت و جایگاه سازمانی خویش را پاسداری کنند و آریاساسول هم فراموش نکند که با این همه طمطراق و ادعا و تفاخری که می ورزد این نامه نقطه تاریکی در کارنامه اش خواهد بود. به هر روی شرایط پیش آمده را به فال نیک می گیریم و امیدوارم که متولی محیط زیست به دو دهه استثمارگری صنایع در جنوب استان پایان دهد. من همواره از مدیران و مسئولان خواهان حفاظت از جایگاه و منزلت و رسالت شان بوده ام و امیدوارم اداره کل محیط زیست استان در این راستا فصلی نوین را بنیان نهد و تجربه همکاری با آریاساسول زمینه ساز بیداری مسئولان گردد که صاحبان سرمایه و صنایع به آنچه می اندیشند سرمایه اندوزی و حفظ منافع آنان است و بس.
داریوش محبی
کنشگر محیط زیست
انجمن دیده بان زیست بوم برازجان
ارسال دیدگاه
نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد